کتاب شهر دزدها، رمانی نوشته ی دیوید بنیوف است که نخستین بار در سال 2008 انتشار یافت. در طول محاصره ی بی رحمانه ی لنینگراد توسط نازی ها، لِو بنیوف به جرم غارت اموال، دستگیر و با کولیا هم سلولی می شود؛ مردی کاریزماتیک که از حضور در جنگ امتناع ورزیده است. لو و کولیا به جای اعدام شدن، شانس دوباره ای برای نجات زندگی شان پیدا می کنند که بسیار عجیب و غریب به نظر می رسد: آن ها باید از تعدادی تخم مرغ محافظت کنند تا یک سرهنگ قدرتمند و پرنفوذ روس بتواند از آن ها برای درست کردن کیک عروسی دخترش استفاده کند! در شهری که تمام منابعش به پایان رسیده و قحطی شدیدی بر آن حکمرانی می کند، لو و کولیا برای ممکن ساختن غیرممکن ها وارد ماجراجوییِ بی نهایت مخاطره آمیزی در پشت خطوط دشمن می شوند.