کتاب" ماهیت هشیاری" شما را شگفت زده خواهد کرد. فرهنگ جهانی ما بر این فرض استوار است که انفجار بزرگ ماده را به وجود آورد، که در زمان تکامل به جهانی تبدیل شد، که بدن در آن متولد شد، در آن مغز ظاهر شد، که آگاهی در مراحلی دیرین از آن رشد کرد. در نتیجه اکثر ما معتقدیم که آگاهی یک ویژگی بدنی است. ما احساس می کنیم که این «من»، این بدن است که جهان را می شناسد یا از آن آگاه است. ما معتقدیم و احساس می کنیم که شناختی که با آن از تجربه خود آگاه هستیم، در محدودیت ها و سرنوشت بدن قرار دارد و در آن سهیم است. این فرض اساسی ذهن و ماده است که تقریبا زیربنای تمام افکار و احساسات ما است و در فعالیت ها و روابط ما بیان می شود. ماهیت آگاهی نشان می دهد که مدل ماده از عملکرد خود گذشته است و اکنون در حال نابودی همان ارزش هایی است که زمانی به دنبال ترویج آن بود. برای بسیاری از مردم، بحث در مورد واقعیت نهایی جهان یک بحث آکادمیک است و به دور از دغدغه ها و خواسته های زندگی روزمره است. به هر حال، زندگی مستقل از مدل های ما از آن اتفاق می افتد. با این حال، ماهیت آگاهی به وضوح نشان خواهد داد که پارادایم ماتریالیستی، فلسفه یأس و ناامیدی است و به این ترتیب، علت اصلی ناراحتی در افراد است. این یک فلسفه تضاد و به همین دلیل، علت اصلی خصومت بین خانوادهها، جوامع و ملتها است. مفاهیم آن به دور از انتزاعی و فلسفی بودن، مستقیما و نزدیک به هر یک از ما تأثیر می گذارد.