مقوله طراحی ساز و کار پیچیده ای از عمل خلاقه و عمل منطقی است که حاصل فعالیت های ذهنی و عینی طراح می باشد. برای طراحی نه یک روش صحیح منحصر به فرد وجود دارد و نه یک مسیر واحد در فرآیند آن. یافتن پاسخ مناسب به چگونگی آفرینش معماری نیازمند نگاهی ژرف به گستره ای از مفاهیم و راهکارهاست. لذا بررسی رویکردها و تدابیر طراحی به منظور دستیابی به روشی مناسب که رسیدن به این مهم را به بهترین شکل امکان پذیر می سازد، لازم به نظر از آن نام برده می شود، اما نیازمند جرقهای برای « فرآیند طراحی » می رسد. طراحی هرچند روندی است که با عنوان تکه » شروع می باشد. چه ارزشمند است که درخشش این جرقه از درون طراح صورت پذیرد. در این نوشتار شیوه طراحی به عنوان روشی به منظور تجلی درونیات طراح با ابزار تصاویرذهنی آشکار و پنهان او، بررسی می گردد. پژوهش « انگاری حاضر با استفاده از روش تحقیق توصیفی و تحلیلی در بستر مطالعات کتابخانه ای و اسناد مکتوب و غیرمکتوب به معرفی شیوه تکه انگاری و بررسی پدیدار تصاویر ذهنی به عنوان ارکان خلق اثر می پردازد. برای تحلیل نتایج نیز به بررسی روند و محصول نهایی دانشجویان معماری پرداخته شده که این روش را برای طراحی به کار برده اند. در آخر براساس نتایجی که در این تحقیق به دست آمد، به نظر می رسد با توجه به اینکه طراحی فرآیندی از درون به بیرون یا اکتشافی است، شیوه تکه انگاری یکی از روش های طراحی است که استفاده از تصاویر ذهن آشکار و حافظه پنهان طراح، عامل اصلی موفقیت این روش در تبلور ایده های درونی طراح در قالب طرح نهایی معماری می باشد.