امانوئل کانت فیلسوف آلمانی و یکی از متفکران مرکزی روشنگری است که در این کتاب به مسئله آموزش و تربیت میپردازد. آثار جامع و نظام مند کانت در معرفت شناسی، متافیزیک، اخلاق و زیبایی شناسی که در کونیگزبرگ متولد شد، او را به یکی از تأثیرگذارترین چهره ها در فلسفه مدرن غرب تبدیل کرده است. کانت در دکترین ایده آلیسم استعلایی خود استدلال کرد که مکان و زمان صرفا «اشکال شهود» هستند که تمام تجربه را ساختار میدهند، و بنابراین، در حالی که «اشیاء در خود» وجود دارند و به تجربه کمک میکنند، با این وجود از ابژهها متمایز هستند. از تجربه از این جا نتیجه می شود که اشیاء تجربه صرفا «ظواهر» هستند و ماهیت اشیا آنچنان که فی نفسه هستند برای ما ناشناخته است. در تلاش برای مقابله با شک و تردیدی که در نوشتههای فیلسوف دیوید هیوم یافت، او نقد عقل محض (1781/1787)، یکی از معروفترین آثار خود را نوشت. در آن، او تئوری تجربه خود را برای پاسخ به این سوال که آیا دانش پیشینی ترکیبی امکان پذیر است، توسعه داد، که به نوبه خود تعیین حدود تحقیق متافیزیکی را ممکن می سازد. کانت در پیشنهاد خود برای انطباق اشیاء حواس با اشکال مکانی و زمانی شهود ما، به گونه ای که شناخت پیشینی از آن اشیاء داشته باشیم، مشابهی با انقلاب کپرنیکی ترسیم کرد. کانت معتقد بود که عقل نیز سرچشمه اخلاق است و زیبایی شناسی از قوه قضاوت بی غرض ناشی می شود. دیدگاههای کانت همچنان تأثیر عمدهای بر فلسفه معاصر، بهویژه حوزههای معرفتشناسی، اخلاق، نظریه سیاسی و زیباییشناسی پست مدرن دارد. او تلاش کرد تا رابطه بین عقل و تجربه انسانی را توضیح دهد و از آنچه که به اعتقاد او شکستهای فلسفه و متافیزیک سنتی است فراتر رود. او میخواست به دورانی که بهعنوان عصر نظریههای بیهوده و گمانهزنی تجربیات بشری میدید، پایان دهد و در عین حال در برابر بدبینی متفکرانی مانند هیوم مقاومت کرد. او خود را نشان دهنده راه عبور از بن بست بین عقل گرایان و تجربه گرایان می دانست، و به طور گسترده معتقدند که هر دو سنت را در اندیشه خود ترکیب کرده است.