مدیریت دارایی موضوع جدیدی نیست و مردم و سازمانها از دیرباز داراییهای خود را برای خلق ارزش بیشتر مدیریت میکردهاند. با این حال و بهویژه در رابطه با داراییهای فیزیکی، استفاده از اصطلاح “مدیریت دارایی” از دهه ۱۹۸۰ میلادی در بخش خصوصی و دولتی و در سطح بینالمللی رایج شد. همزمان با این جریان، رشته مدیریت دارایی نیز بهتدریج بهعنوان یک رشته جدید مدیریتی مطرح شد و در کشورهای گوناگون شاهد شکلگیری دورههای آموزشی کوتاه مدت و حتی دورههای دانشگاهی در سطوح کارشناسی ارشد و دکتری در این زمینه بودهایم. این روند طی دو دهه اخیر در سطح بینالمللی با شتابی روزافزون جریان داشته است و انجمنها، موسسهها، دانشگاهها، مجامع و نهادهای گوناگون دولتی و غیردولتی در زمینه توسعه و ترویج دانش و مدلهای عملیاتی و کاربردی مدیریت دارایی تلاشهای ارزشمندی داشتهاند. از آنجا که بسیاری از صنایع بزرگ دولتی و خصوصی وابستگی شدیدی به داراییهای فیزیکی دارند، استفاده از رویکردها و روشهای سلیقهای و بعضا متعارض، در مدیریت و اتخاذ تصمیمات مرتبط با ایجاد، بهرهبرداری، نگهداشت و کنارگذاری این داراییها، میتواند موجب هدررفت منابع و کاهش محسوس بهرهوری کلی داراییهای فیزیکی در سطح کلان و ملی شود.