اگر سانشوی مباشر نه فقط فیلمی بزرگ بر تارک تاریخ سینماست، بلکه رسالهای تصویری در کندوکاو طریقت انسانبودن است را از دو مسئلهی اساسی تنیده شده درون همهی اجزایش میشود فهم کرد؛ یکی اینکه حکمرانی اخلاقی، یگانهترین و تنهاترین طریقیست که میتواند مردم را از ذلت رهانیده و به انسانهایی شریف تبدیل کند و دوم همان نصیحت پدر تبعیدشدهی آغاز فیلم به پسرش زوشیو است: «انسان بدون شفقت دیگر انسان نیست»؛ میزوگوچی بر مبنای همین دو انگاره است که افسانهی ژاپنی قرن یازدهمی را به لحظهی معاصرش در 1954 و البته همیشهی تاریخ در پیشوپس خودش پیوند میدهد. تکنگاری «سانشوی مباشر» نوشتهی «دادلی اندرو» و «کارول کاوانو» کنکاش در لایههای این فیلم بزرگ «کنجی میزوگوچی» از منظرهاییست که رو به امروز و البته آینده دارد! این کتاب، ریزبینانه و موشکافانه از دل چگونگی و چرایی ساخته شدن این قصهی کهن به دست میزوگوچی در آن سالهای پساز جنگ دوم جهانی، کار این فیلمساز بزرگ چپگرا را در اجزای مختلفش بررسی میکند. حساسیت میزوگوچی بر مسئلهی زنان، نگاهش به تاریخ، اسطوره و الهیات در سرزمینش، فلسفهورزی چپگرایانهاش در تکتک قاببندیها و مفصلبندی نور، موسیقی، صحنهآرایی و حرکت دوربین، مسئلههایی هستند که کتاب روی آنها دست گذاشته و آن را به یکی از بهترین تکنگاریهایی سینمایی این سالها مبدل کرده است.