همواره از مغولها با بدنامی، دوری از تمدن و وحشیگری نام برده و یاد کردهاند. اقوام و مللی که در کشورگشاییهای چنگیزخان تارومار شدند، تا توانستهاند مغولها را بدترین نوع بشر تصویر کردهاند، آنهم بدون در نظر گرفتن این نکته که مگر بسیاری از اقوام فاتح در سراسر تاریخ، رفتاری جز این داشتهاند؟ غیر از این است که بسیاری از کشورگشایان تاریخ از آن روی این همه بد نشنیدهاند که نتوانستهاند تمام آسیا تا قلب اروپا را به چنگ آورند؟ البته کمتر کسی هم در ماجرای آغاز حملهی چنگیزخان و سپاهیانش، نقش پررنگ حاکم سلطان محمد خوارزمشاه را در شهر اترار تذکر میدهد که با کشتن فرستادگان چنگیز، دست روی نقطهی حساس انتقامجویی مغولها گذاشت و آنها را به شور و عصبیتی کمنظیر در تاریخ رساند تا به آنجا که شمشیرها و کمانهای مغولها تا به قلب اروپا نرسیده بود، پایین نیامده و غلاف نشد. در این میان به همین سیاق بسیار کم نوشته و گفته شده که این مردم اگر اینقدر وحشی و بیتمدن بودند چهگونه اینهمه فنون جنگاوری، انتقال ارتش و ادارهی ممالکشان را میدانستند؟ کتاب «زندگی روزمره در امپراتوری مغول» نوشتهی «جرج لین» پژوهشی نو از منظر تاریخی، مردمنگاری و قومشناسی است که به ابعاد گوناگونی از مغولها در عهد به قدرت رسیدن چنگیز و فرزندانش میپردازد. این کتاب علاوه بر پرداختن به تاریخ مغولها اطلاعاتی جامع و کامل و درعینحال تحلیل از سبک زندگی، جنگاوری، شیوههای حکومتداری و قوانین، دین و آداب و رسوم و مناسک، مسائل مربوط به زنان و فرزندان و خانواده و ... به خوانندهاش ارائه میدهد و ازهمینروی زندگی روزمره در امپراتوری مغول یکی از بهترین منابع برای شناخت این قوم و ملت عجیب سازگار و ناسازگار تاریخ است!