کتاب پیش رو به قلم نویسنده ای که سبک ویژه ی خود را در داستان آفرینی و نوشتن دارد و اغلب بر آثار روانی و روانشناختی آدم ها در داستان هایش توجهی ویژه معطوف می سازد به نگارش درآمده است. کامیلا گرب حوادث، شخصیت ها و رویدادهای داستان را به شکلی جذاب خلق می کند و در لایه های پنهان روایتش عوامل و ریشه های مختلفی که رفتار آدم ها را سبب می شود مورد بررسی قرار می دهد؛ او همواره خواننده را شگفت زده و غافلگیر می کند و برای روح و روان آدم ها ارزشی ویژه قائل است. سرزمین یخی با روایت یک افسر پلیس آغاز می شود، افسری که مادرش را از دست داده و در تنها نقطه ی آرامش دنیایش کنار مزار او آرام گرفته است؛ با این حال به ناگاه تلفنش به صدا در می آید و دلش گواهی می دهد اتفاق بدی به وقوع پیوسته است، حس هشدار دهنده و دلهره آوری که گذر سال ها آن را به تجربه ای آشنا مبدل کرده و با این حال هم چنان تاثیر منفی خود را به دنبال دارد. گویی قتلی دیگر به وقوع پیوسته است!