برای درک انبوه خلق باید در سطح مفهومی آن را از دیگر مفاهیم مربوط به سوژههای اجتماعی، مثل مردم، تودهها و طبقهٔ کارگر متمایز کنیم. مردم بهطور سنتی مفهومی یکپارچه بوده است. البته مفهوم جمعیت با تمام انواع تفاوتها مشخص میشود، اما مردم این تنوع را به یکپارچگی فرو میکاهد و به جمعیت هویت واحدی میبخشد: «مردم» یکی است. بهعکس، انبوه خلق بیشمار است. انبوه خلق از تفاوتهای درونی فراوانی تشکیل شده است که هرگز نمیتوان آنها را به وحدت و هویت واحدی تقلیل داد —فرهنگها، نژادها، قومیتها، جنسیتها و جهتگیریهای مختلف جنسی؛ اشکال مختلف کار؛ شیوههای مختلف زندگی؛ جهاننگریهای مختلف؛ و میلهای مختلف. انبوه خلق چندگانگی تمام این تفاوتهای یگانه است. امپراتوری و انبوه خلق بهوضوح تمرین دقیق سیاست دلوزیاند. آنچه خواندن این دو کتاب را چنین دلپذیر میکند، ارجاع به لحظهٔ تأمل نظری دربارهٔ جنبش واقعا جهانی مقاومت در برابر سرمایهداری است.