از گذشته، دانشمندان و متفکران به تقسیمبندی علوم از وجوه مختلف پرداختهاند. شایعترین تقسیمبندی علوم، تقسیمبندی بر اساس موضوع و روش علم و تفاوت موضوعی و روششناختی علوم مختلف از یکدیگر است. در حوزۀ موضوعی، موضوع علوم یا وابسته به فعل و «کنش» اختیاری و ارادی انسان است یا منبعث از عللی فرا و ورای اختیار و ارادۀ او. آنچه مربوط به فعل اختیاری انسان است، موضوعش تحقق نمییابد؛ مگر اینکه آدمی اراده کند. بنا به تعریفی، اینگونه از علوم را که به کیفیت ارادۀ انسان و کنش فعالانۀ وی وابسته است، علوم اجتماعی میخوانند. در برابر این علوم، علومی قرار دارند که موضوع آنها کنش انسانی و اجتماعی نیست و انسان نه در تحقق و تعین آنها نقشی دارد، نه افعال وی ذیل آنها مطالعه یا تبیین یا تفهیم میشود؛ همانند فیزیک و شیمی و دیگر علوم طبیعی که وجود موضوع آنها وابسته به اراده و اختیار آدمی نیست. چنین علومی را که موضوع آنها مطالعۀ طبیعت و ماده است، علوم طبیعی میخوانند.