ما تجربیاتی درونی (از جنس آگاهی) داریم که ناچاریم آنها را از دایرهٔ شواهد علمی کنار بگذاریم که البته نادیده گرفتن آنها چندان هم راحت نیست یا آنها را جزء شواهد علمی محسوب میکنیم و خود را در شرایطی قرار میدهیم که خطر افتادن در دام شبهعلم، یا متهم شدن به آن، ما را تهدید کند. اینجاست که احساس میشود حداقل برای حفظ تعاریف و قراردادهای -هر چند شکنندهای- که در طول تاریخ فلسفهٔ علم به آن رسیدهایم، قدمبهقدم و از شاخهٔ علمی به شاخهٔ علمی دیگر، این مفاهیم را بازتعریف و روشن کنیم. هدف از تألیف این کتاب معرفی مقدماتی برخی از این تفاوتها میان فلسفهٔ علومی که دغدغهٔ مسائل مرتبط با ذهن را دارند. در مقایسه با فلسفهٔ علوم دیگر که تا امروز بیشتر به آنها برخورد داشتهایم، خواهد بود. کتاب چهار فصل دارد: کلیاتی دربارهٔ ذهن، حذفگرایی، پیوندگرایی، تبیین در علوم اعصاب، آگاهی و شواهد علمی.