در دوران «جنگ کثیف» بود که تاریخ قسمی دیگر از سبعیت و دهشت را تجربه کرد؛ از لحظهای که در 29 مارس 1976 «خورخه رافائل ویدلا» با کودتای نظامی قدرت را در آرژانتین به دست گرفت تا 29 مارس 1983 که از قدرت کنار رفت، دهها هزار نفر به شکلی عجیب در آرژانتین ربوده و کشته شدند و تا همین امروز سرنوشت هزاران نفرشان هنوز مشخص نیست و هیچکس اطلاعی از شیوهی مرگ و مدفنشان ندارد! حکومت نظامی آرژانتین که به مثال عموم حکومتهای نظامی و خونخوار دو سدهی اخیر، با حمایت مستقیم آمریکا و غرب بر سر کار بود، طی قریب به یک دهه و حتی پیش از به قدرت رسیدن با کودتا، آدمربایی و کشتار و شکنجه را شروع کرده بود. خانوادههای بسیاری سالیان سال و تا همین امروز به دنبال رد و نشانی از عزیزان ربودهشدهشان گشته و میگردند و به جز معدودی، جستوجوهایشان راه به جایی نبردهاست. کتاب «جهان مردگان آرژانیتن» روایت یکی از آنهاست که عزیزترینش در میان ربودهشدگان و بینامونشانهاست و برای یافتنش گویی باید به همراه هادس به جهان مردگان سفر کند و یا به مثال اورفئوس در پی عشقش، با این شرط که حق ندارد برگردد و پشت سرش را بنگرد! ولی مگر میشود در مسیر جستوجوی عزیزترینی که همچون جان عزیزی از آدمی ستانده شده، بازنگردیم و در گذشته کندوکاو نکنیم؟ همهچیز گذشتهاست، حتی همین حالا و ازهمینروی باید همراه با روایت «دنیل لودل» در جهان مردگان آرژانتین راه پیماییم، تا بهیاد آوریم و در یاد نگه داریم که هیچ گمشدهای فراموش نمیشود!