ژان کلود میلنر و الن بدیو سیاره ی انقلاب را با یک سفینه ترک نکردند. و هیچ سنجه ی مشترکی میان رهاکردن جهان بینی سیاسی توسط میلنر و تعقیب ادامه دار آن توسط بدیو وجود ندارد. این تبادل ابتدا و مهم تر از همه دعوت به خوانشی از «قرن انقلاب ها»ست، یا چنان که آنتوان ویت نامیدش، دعوت به خوانشی از «قرن کمونیسم». خوانشی دوصدایی که اجازه ی رد و پذیرش مواجهه ای ضد توتالیتر را به اندازه ی مواجهه ای پیگیر [تمامیت خواهی] به ما می دهد که طبق آن، بعد از شکست چرخه ی انقلاب ها، دوره ای «میانه» خواهد آمد که ممکن است در آن نگرشی رهایی بخش درباره ی تاریخ دوباره بنیان گذاشته.