تخریب اراضی خشک از جدیترین مشکلات مدیریت منابع در جهان است. بیشتر اراضی خشک در اثر عواملی همچون تغییر اقلیم، افزایش جمعیت، بهرهبرداری بیش از حد از منابع آب و خاک و فقر در معرض پدیدۀ تخریب سرزمین قرار دارند. برآوردها نشان میدهد که حدود ۷۰ درصد اراضی خشک (بهجز عرصههای فراخشک) بهدلیل تخریب خاک یا پوشش گیاهی در معرض خسارت قرار دارند. در حدود نیمی از جمعیت جهان که زیر خط فقر قرار دارند در مناطق خشک جهان زندگی میکنند. هشت کشور از مجموع ۱۰ کشور کمتر توسعهیافتۀ جهان در مناطق خشک واقع شدهاند. مردم ساکن مناطق خشک بیش از جوامع ساکن در سایر اکوسیستمها برای احتیاجات اساسی و اولیه به اکوسیستم ساکن در آن وابستگی دارند. توسعۀ پایدار، اقدامی برای دستیابی به امنیت غذایی و حفاظت از زیستتوده و تنوع زیستی در مناطق خشک است و پرداختن به معضل بیابانزایی بهمنظور دستیابی به اهداف توسعۀ هزاره بسیار مهم و ضروری است. علاوه بر این، اکوسیستمهای مناطق خشک از طریق انعکاس و جذب پرتو خورشید و ایجاد تعادل در اجزای تشکیلدهنده اتمسفر تأثیر مهمی در فرایندهای بیوفیزیکی جهانی دارند. تخریب اکوسیستمهای مناطق خشک از طریق کاهش پتانسیل جذب کربن و نیز افزایش توان بازتاب نور از سطح خاک به پدیدۀ تغییر اقلیم کمک میکند. بنابراین پرداختن به مباحث مربوط به مناطق خشک، هم به لحاظ انسانی و هم از نظر زیستمحیطی ضروری است که این مهم، اصلیترین دلیل اجرای پروژههای ترسیب کربن در اراضی خشک و بیابانی جهان است. این پروژهها با هدف تهیۀ مدل مناسب مدیریت منابع طبیعی در اکوسیستمهای خشک و نیمهخشک از طریق کاهش فقر در جوامع محلی و افزایش ظرفیت جذب کربن زمین طراحی شده است. در کتاب حاضر تلاش شده است به آخرین تحقیقات در زمینۀ ترسیب کربن در زیستبومهای خشک و بیابانی توسط نگارندگان در کشور و سایر پژوهشگران در نقاط مختلف جهان پرداخته شود.