یک تولتک در اوج سفر، ذهن خود را از باورها، دلبستگیها، و عواطف پاک می کند و نقطه پایانی بر جنگ میان خود و آزادی شخصی می گذارد. پیرامون او را احتمالات و امکانات فراوانی احاطه کردهاند و هر یک از آنها گزینهای است که منتهی به مسیری یگانه در زندگی میشود. هرگاه گزینه ای را از میان کنشهای خود انتخاب میکند، می داند مسیری که میپیماید، با مسیر های دیگر هیچ تفاوتی ندارد و همه در نهایت به یک مکان می رسند. در واقع اون منتظر هیچ نتیجه ای نیست، زیر می داند تنها به ناکجا آباد می رود و هیچ نیازی به دریافت کمک برای یافتن خویشتن و تسلط بر نفس ندارد. کنش او، نتیجه محتوم لذت ناب از واقعین زنده بودن و لحظاتی است که برای گزینش یکی از این امکانات و احتمالات فراوان در اختیار دارد.