در دریافت بصری معمولا یک رنگ آنطور که از نظر فیزیکی هست دیده نمیشود. همین حقیقت سبب میشود که رنگ نسبیترین عنصر در نقاشی باشد. برای این که رنگ را به صورتی موثر مورد استفاده قرار دهیم، لازم است بدانیم که رنگ همواره فریب میدهد. در وهلة اول بایست پی ببریم که چگونه یک رنگ واحد میتواند ظواهر و نمودهای بیشماری به خود بگیرد. به جای این که قوانین هماهنگی رنگ را به صورت مکانیکی به کار ببندیم، بایستی ظواهر و نمودهای مشخص رنگ را از راه شناخت تاثیر متقابل آنها به وجود آوریم. نگارنده در این کتاب روش تجربی را در مطالعة رنگ و آموزش آن بیان میدارد و مطالبی از این دست ارائه مینماید: خواندن رنگ و همبافت؛ رنگ چهره های گوناگونی دارد نسبیت رنگ؛ شدت رنگ درخشندگی؛ شفافیت و فضای مجازی؛ مرزهای رنگ و عمل حجمپذیری؛ عوامل رنگی و انتقال آنها؛ نظریه های رنگی دستگاه های رنگ و لوحها و تفسیر آنها.