اگر یک شانس دوباره در عشق به شما داده می شد ، آیا حاضر بودید دوباره با همان شخص تماس بگیرید؟ در مقایسه با مقیاسی که ماشین های زمان پیش می روند ، یک تلفن جادویی بسیار بی فایده به نظر می رسد. "جورجی مک کول" که یک نویسنده تلویزیونی است نمی تواند به طور واقعی از گذشته دیدن کند؛ تنها کاری که او می تواند انجام دهد این است که به گذشته زنگ بزند و امیدوار باشد که تلفنش را جواب دهند. البته بیشتر امیدوار باشد که او، همان کسی باشد که گوشی را برمی دارد! وقتی جورجی متوجه می شود که یک تلفن جادویی در اختیار دارد که با آن می توان به گذشته تلفن کند ، تمام کاری که می خواهد انجام دهد این است که اوضاع را بین خود و همسرش نیل درست کند. شاید او بتواند مواردی را که در حال حاضر، غیر قابل حل به نظر می رسند، در گذشته اصلاح کند. شاید این تلفن احمقانه بالاخره به او فرصتی دهد که از نو شروع کند ... اما سوال این است که آیا جورجی می خواهد از اول شروع کند؟ کتاب "تلفن ثابت" از "رینبو راول"، نویسنده ی پرفروش نیویورک تایمز ، اثری است دلخراش و در عین حال خنده دار از سرنوشت ، زمان ، تلویزیون و عشق واقعی! "تلفن ثابت" می پرسد که آیا دو نفر واقعا در یک مسیر واقع شده اند یا اینکه عشق به معنای یافتن شخصی است که صرف نظر از جایی که از آن سر در خواهید آورد، همواره در میانه ی راه با شما همراه شود.