تحولی که در ادبیات فارسی عصر ما به چشم می خورد، قطعا مساله ای است که نمی توان از آن عبور کرد و این محتوا و فرم جدید را بدون تحلیل کنار گذاشت. "داستان ادبیات و سرگذشت اجتماع" اثری است به قلم درخشان و به یادماندنی "شاهرخ مسکوب"، اندیشمند، نویسنده و منتقد ایرانی، که دگرگونی های ذکر شده را طی پنج فصل اساسی، به دقت زیر ذره بین خواهد برد. اندیشه ی نوگرایی و امید به تحولات اجتماعی، که انقلاب مشروطه، هم نتیجه و هم عامل ایجادکننده ی انگیزه ی بیشتر برای آن بود، سبب شد تا فرهنگ کشور نیز همچون سیاست آن دچار دگرگونی عمیق شود. نقش اجتماعی ادبیات، شاعر و نویسنده نیز در این میان تغییر کرد و محتوا و شکل آثار نیز دچار دگرگونی شد. این تحول، سبب ایجاد آثاری خلاقانه شد که نقش جدیدی بر دیوار ادبیات ایران زد و دریافتی تازه از آن را نوید داد. این تحولات ادبی و آثار خلاقانه، آنطور که باید و شاید از نظرگاه جامعه شناسی تاریخی مورد سنجش اهل ادب و سخن قرار نگرفت تا اینکه "شاهرخ مسکوب" در کتاب "داستان ادبیات و سرگذشت اجتماع"، آن را به دقت مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. البته این اثر به طور خاص چند تن از اهالی ادب ایران را در دوره ی زمانی مشخص مورد بررسی قرار می دهد و پیوستگی آثار خلق شده به دست آنان را با دورانی که در آن می زیسته اند، تحلیل می نماید. به این ترتیب می توان گفت شیوه ی "شاهرخ مسکوب" در کتاب "داستان ادبیات و سرگذشت اجتماع"، شیوه ای تاریخی و اجتماعی است و با ارائه ی مطالبی پیرامون خاستگاه اجتماعی ادبیات، مباحث خود را آغاز می کند.