«تفکر مبتنی بر تفاوت» چیزی فراتر از خلاقیت است. این نوع تفکر بر مشاهده واقعیت، شناسایی و تشخیص فرصت ها در واقعیت موجود و سپس دست به کار شدن بر مبنای آن استوار است. برای این کار، باید احساسات و سرخوردگی هایی را که فردی دیگر در زندگی تجربه کرده یا می کند درک کرد. استیو جابز بهطور شهودی از این توانایی برخوردار بود. او این توانایی را داشت که خود را جای یک مشتری بالقوه گذاشته و تاثیری را که نوآوری و طراحی جدید بر زندگی مردم (و در نتیجه بازار) داشت درک کند. شما هم می توانید این توانایی را در وجود خود شکوفا سازید. از دیدگاه دنیای کسبوکار، نوآوری با متفاوت بودن برابر است. همه ما به شدت میکوشیم تا متفاوت باشیم و به این ترتیب در رقابت پیروز شویم. به همین دلیل است که چیزهای موجود را اصلاح کرده یا تغییراتی کوچک و بزرگ ایجاد میکنیم. همه ما اصلاحاتی در محصولات مختلف پدید میآوریم، اندکی به آن میافزاییم یا یک یا چند ویژگی به آن اضافه میکنیم و سپس به دنبال راههایی برای جلب توجه دیگران به تفاوتهای جدید هستیم تا به این ترتیب بتوانیم آنها را به خرید محصولات و خدماتمان متقاعد کنیم.