در عصر اطلاعات کنونی، ما دائما با فناوری در ارتباط هستیم و راههای بسیار متنوعی برای گذراندن اوقات فراغت خود داریم که مطمئنا همه ما هرگز نباید بدانیم خستگی چه حسی دارد. با این حال، به نظر می رسد خستگی در حال افزایش است. در تلاش برای از بین بردن خستگی خود، درگیر ریسکهای خطرناکی میشویم - از ورزشهای شدید گرفته تا مواد مخدر، قمار و رفتارهای ضد اجتماعی، یا در خرید یا خوردن زیادهروی میکنیم. کتاب روان شناسی ملال به بررسی علل و پیامدهای کسالت در قرن بیست و یکم می پردازد. والدین ناامید هستند که فرزندان خود را در هر لحظه بیداری سرگرم نگه دارند، سیستم آموزشی به سمت تعامل است و با استفاده از چندین دستگاه در هر زمان، دامنه توجه در حال کاهش است. اما دنیای کار می تواند به طور فزاینده ای تکراری و روتین باشد و ما توانایی تحمل این خستگی روزمره را از دست می دهیم. این کتاب با استفاده از تحقیقات پیشگامانه خود در مورد بی حوصلگی، داستان نحوه عمل، واکنش و کنار آمدن ما در هنگام بی حوصلگی را بیان می کند و استدلال می کند که کسالت جنبه مثبتی نیز دارد. این می تواند کاتالیزوری برای طنز، سرگرمی، تأمل، خلاقیت و الهام باشد. راه حل رادیکال برای «مشکل بی حوصلگی» به جای اجتناب از آن، مهار آن است. به خود فرصت دهید تا از محرک های مداوم دور شوید، می تواند زندگی شما را غنی تر کند. همه ما باید بی حوصلگی خود را در آغوش بگیریم و وضعیت معکوس خود را ببینیم.