دکتر ویلیام گلاسر روانشناسی جدیدی را ارائه می دهد که اگر تمرین شود ، می تواند ناتوانی گسترده ما برای در کنار هم بودن را معکوس کند. ناتوانی ای که منشأ تقریبا همه ی ناراحتی ها است. وی برای پیشرفت در روابط انسانی ، توضیح می دهد که باید از مجازات، روانشناسی کنترل بیرونی که نابودکننده ی روابط است خودداری کنیم. به عنوان مثال ، اگر هم اکنون در یک رابطه ناخوشایند قرار دارید ، او پیشنهاد می کند که یکی یا هر دو شما ممکن است از روانشناسی کنترل بیرونی استفاده کنید. او فراتر می رود. و نشان می دهد که بدبختی همیشه مربوط به یک رابطه ناخوشایند در زمان حال است. برخلاف آنچه ممکن است شما اعتقاد داشته باشید ، مشکلات شما همیشه در حال حاضر است ، هرگز در گذشته نیستند. هیچ کس نمی تواند آنچه دیروز اتفاق افتاده را تغییر دهد. ویلیام گلاسر معتقد است که تقریبا منشا تمام بدبختی های انسان افرادی هستند که سعی در کنترل دیگران دارند. طبق گفته ی او در واقع ، تنها چیزی که می توانیم کنترل کنیم ، خودمان هستیم. به همین شکل ، هیچ کس نمی تواند ما را مجبور به کاری کند که نمیخواهیم. تنها زمانی می توانیم آنگونه که دوست داریم زندگی کنیم که انرژی خود را صرف این نکنیم که دیگران را واداریم تا خودشان را با ایده های ما وفق دهند یا کاری را که ما میکنیم انجام دهند.گلاسر این مطالب تا حدودی دشوار را با مثالها و مطالعات موردی ای که خودش داشته توضیح می دهد. به عنوان مثال ، او به مردی که همسرش او را رها کرده است می گوید که تنها انتخاب او این است که کاری را که همسرش از او می خواهد تغییر دهد یا شیوه برخورد خودش با همسرش را تغییر دهد. گلا سر می گوید اگرچه انجام این کارها لزوما همسرش را به برنمیگرداند اما مطمئنا باعث می شود او احساس بهتری داشته باشد. گلاسر می نویسد: "وقتی این را میفهمیم که تنها میتوانیم رفتارهای خودمان را کنترل کنیم بلافاصله شروع به تعریف مجدد از آزادی شخصی خود می کنیم و در بسیاری از موارد می فهمیم که ما بسیار بیشتر از آنچه فکر می کنیم آزادی داریم." در کتاب چارت تئوری انتخاب گلاسر به طور سیستماتیک، مولفه های سیستم مغز بر اساس تئوری انتخاب را به طور مجزا و عملکرد آنها در ارتباط با همدیگر را توضیح می دهد. خواندن این کتاب برای فهم عمیق تئوری انتخاب، برای تمام کاربران این تئوری ضروری به نظر می رسد.