کتاب اینک خزان، رمانی نوشته ی اویگن روگه است که اولین بار در سال 2011 وارد بازار نشر شد. داستان این رمان در سپتامبر 2001 آغاز می شود. الکساندر اومنیتزر که به سرطانی بدخیم و کشنده مبتلا شده، پدر بیمار خود را رها می کند و به مکزیک می رود؛ کشوری که پدربزرگ و مادربزرگش در دهه ی 1940 دوران تبعیدشان را در آن می گذراندند. داستان مدام در زمان های مختلف جا به جا می شود و چشم اندازی وسیع از گذشته ی یک خانواده را به تصویر می کشد: از بازگشت پدربزرگ و مادربزرگ الکساندر به آلمان شرقی برای کمک به شکل گیری حکومت سوسیالیستی، تا اسارت ده ساله ی پدر او به خاطر انتقاد از رژیم شوروی و همچنین، تمایل پسر الکساندر به فراموش کردن کشمکش های سیاسی سده ی بیستم. روگه در کتاب اینک خزان با هنرمندی تمام به در هم تنیدگیِ تراژیکِ سیاست، عشق و خانواده تحت حاکمیت رژیم آلمان شرقی می پردازد.