کتاب حاضر در سه بخش تقسیم شده است و هر یک از بخشها نیز به ترتیب به بررسی یکی از مکاتب نوسازی، وابستگی و نظام جهانی اختصاص دارد. نویسنده در بخش اول به ارائه بستر تاریخی، تئوریک، نظریات اصلی، فرضهای اساسی و سیاستها و خط مشیهای دنبال شده از سوی هریک از مکاتب مورد بحث در مکتب نوسازی میپردازد و در بخش دوم، مطالعات تجربی اولیه در هر یک از مکاتب مذکور را برسی و نقاط قوت و همچنین انتقادات وارده بر نظریات کلاسیک را مطرح میکند. وی در بخش سوم نیز به بررسی پاسخهای ارائه شده در برابر منتقدان مطالعات تجربی جدید و نقاط قوت نظریات جدید در هر مکتب میپرازد. در بخشی از این کتاب با عنوان «توسعه تک خطی» آمده است: «منتقدین با توسعه تک خطی در نظریه تکاملگرایی به مخالفت برخاسته و این پرسش را مطرح میسازند که چرا کشورهای جهان سوم باید لزوما در مسیر کشورهای غربی حرکت کنند؟ به نظر این منتقدین، قبول عنصر مزبور در نظریات نوسازی، صرفا ناشی از این واقعیت است که غالب محققین نوسازی، خود آمریکایی و اروپایی هستند. محققینی که در کشورهای غربی تولد و پرورش یافتهاند، بر این اعتقادند که ارزشهای فرهنگی غرب، طبیعیترین و بهترین ارزشهای دنیا میباشند.» از بخشهای گوناگون این اثر میتوان به منشا و خاستگاه نوسازی، مطالعات اولیه نوسازی، مطالعات نوسازی جدید، منشا و خواستگاه وابستگی، مطالعات سنتی وابستگی، مطالعات جدید وابستگی، منشا و خاستگاهنظام جهانی، مطالعات جهان شمول در دیدگاه نظام جهانی و مطالعات ملی در دیدگاه نظام جهانی اشاره کرد.