کلیله و دمنه از گنجینههای فرهنگ دنیاست. فردوسی در شاهنامه گزارش کرده که این کتاب به روزگار انوشیروان ساسانی از هند به ایران آورده و بر دست برزویه طبیب، پارسی شد. از پی آن و در دیگرگونیهایی که بر ما و سرزمین ما گذشت این کتاب هم مانند هزاران کتاب دیگر نابود شد. بعدها ابن مقفع این کتاب را تازی کرد و به نام دو شخصیت یکی از داستانهایش «کلیله و دمنه» نامید. یک بار رودکی آن را به شعر پارسی درآورد. تا نصرالله منشی دیوان بهرام شاه غزنوی، باز آن را پارسی کرد و همین نسخه به دست ما رسیده. بدیهی است در هر یک از این گردشها به تازی یا پارسی چیزهایی از کتاب کم یا زیاد شده. گفتنی آن که اصل کتاب را که به سنسکریت بوده در دسترس نداشتهایم.