مفهوم جامعۀ مدنی (و واقعیت آن) تنها در چارچوب نظام فکری و وضعیت تاریخی معین قابل طرح و درک است زیرا جزئی از کل وسیع تر را تشکیل می دهد که عبارت است از تجدد یا مدرنیته. اگرچه اصطلاح «جامعۀ مدنی» همانند بسیاری مفاهیم دیگر مانند آزادی، دموکراسی و غیره، در گذشته، بخصوص در یونان باستان، مطرح بوده است اما باید دقت کرد که این اصطلاحات در اندیشه مدرن معنا و مضمون متفاوت و گاه متباینی از مفاهیم قدیم پیدا می کنند. بنابراین کنار هم چیدن مضامین متفاوت، به صرف اشتراک لفظی می تواند بسیار گمراه کننده باشد. باید هر مفهوم را در چارچوب نظامی که به آن متعلق است تجزیه و تحلیل کرد و از طرح مجرد مفاهیم، و التقاط و خلط اجزاء ناسازگار پرهیز کرد. جامعه مدنی به صورتی که امروز از آن سخن می گوییم و درباره آثار و نتایج آن به بحث می نشینیم آشکارا مفهومی متعلق به اندیشه مدرن است، بنابراین بدون طرح و درک مقدمات اندیشه مدرن و الزامات منطقی آن، نمی توان به طور علمی درباره جامعه مدنی بحث کرد.