کتاب حاضر نخست و پیش از همه مقدمهای برای معرفی رشته آکادمیک روابط بینالملل است. "رشته" در چهارچوبه مفهومی شاخهای از دانش است که هدف آن درک نظام مند یک موضوع است. رشته روابط بینالملل نیز همچون سایر علوم اجتماعی، شیوه برتری برای درک کامل از موضوع ارائه نمیدهد، بلکه در مقابل دربردارنده چندین تئوری کلان و سنتهای تئوریک همچون واقع گرایی، لیبرالیسم، جامعه بینالمللی، ساختارگرایی اجتماعی و اقتصاد سیاسی بینالمللی است. درفصول کتاب حاضر به دنبال تبیین این نکته هستیم که چگونه این نظریهها بریکدیگر تاثیر متقابل گذاشته و دارای حوزههای همپوشان هستند. بااین حال، هرنگرهای به شیوه خاص خود عرصه روابط بینالملل را مورد امعان نظر قرار میدهد. به عنوان مثال واقعگرایی بر ارزش بنیادین امنیت تمرکز دارد چراکه بنابر نگرش واقعگرایان، در سیستم دولتهای دارای حاکمیت هر لحظه امکان وقوع جنگ وجود دارد. در مقابل لیبرالیسم برآن است که روابط بینالملل صرفا حوزه مناقشه نیست و میتواند عرصهای برای همکاری باشد. این نگره براین ایده بنیان نهاده شده که دولت مدرن و لیبرال میتواند موجبات پیشرفت را تدارک دیده و فرصت هایی را برای شمار بیشتری از مردمان در سراسر جهان فراهم کند.