تفکر پوزیتیویستی سادهلوحانه اگوست کنت در سده نوزدهم میلادی تأثیر چندانی روی روششناسی اقتصاددانان کلاسیک نگذاشت. اما توسعه این تفکر در شکلهای مختلف در دهههای پایانی این سده و نیز نخستین دهههای سده بیستم، اندکاندک تحلیلها و رویکردهای برخی جریانهای اقتصادی نئوکلاسیک را تحت تأثیر قرار داد. شگفت اینکه اوج نفوذ اندیشههای پوزیتیویستی در اندیشه اقتصادی مدرن درست در زمانی روی داد که پوزیتیویسم اولیه طرفدار اثبات صحت تجربی در علوم طبیعی رو به زوال نهاده بود و جای خود را به نوعی رویکرد «فرضیهای استنتاجی» میداد. در نیمه دوم سده بیستم میلادی تقریبا کل جریان اصلی اقتصاد در محافل دانشگاهی به شدت تحت سیطره نوعی رویکرد پوزیتیویستی درآمد که خود در حوزه علوم فیزیکی و طبیعی عملا منسوخ شده بود. نمایندگان برجسته این جریان اصلی، ذوقزده خواهان بهکار گرفتن رویکرد علمی فیزیکدانان و نزدیککردن روش علم اقتصاد به علم فیزیک شدند غافل از اینکه ماهیت مفاهیم علم اقتصاد متفاوت از علم فیزیک است، مضافا اینکه برخی از این اقتصاددانان شناخت درستی از آنچه واقعا فیزیکدانان انجام میدادند نداشتند. تفکر پوزیتیویستی سادهلوحانه اگوست کنت در سده نوزدهم میلادی تأثیر چندانی روی روششناسی اقتصاددانان کلاسیک نگذاشت. اما توسعه این تفکر در شکلهای مختلف در دهههای پایانی این سده و نیز نخستین دهههای سده بیستم، اندکاندک تحلیلها و رویکردهای برخی جریانهای اقتصادی نئوکلاسیک را تحت تأثیر قرار داد. شگفت اینکه اوج نفوذ اندیشههای پوزیتیویستی در اندیشه اقتصادی مدرن درست در زمانی روی داد که پوزیتیویسم اولیه طرفدار اثبات صحت تجربی در علوم طبیعی رو به زوال نهاده بود و جای خود را به نوعی رویکرد «فرضیهای استنتاجی» میداد. در نیمه دوم سده بیستم میلادی تقریبا کل جریان اصلی اقتصاد در محافل دانشگاهی به شدت تحت سیطره نوعی رویکرد پوزیتیویستی درآمد که خود در حوزه علوم فیزیکی و طبیعی عملا منسوخ شده بود. نمایندگان برجسته این جریان اصلی، ذوقزده خواهان بهکار گرفتن رویکرد علمی فیزیکدانان و نزدیککردن روش علم اقتصاد به علم فیزیک شدند غافل از اینکه ماهیت مفاهیم علم اقتصاد متفاوت از علم فیزیک است، مضافا اینکه برخی از این اقتصاددانان شناخت درستی از آنچه واقعا فیزیکدانان انجام میدادند نداشتند. در گفتار نخست، روششناسی پوزیتیویستی و ویژگیها و تحولات آن در طول زمان اجمالا بررسی میشود و...