آیا فلسفه میتواند به مردم عادی کمک کند تا با مشکلات شخصی یا بین فردی زندگی خود روبرو شوند؟ آیا از این طریق میتوان به زوجی که در ازدواجشان مشکلاتی دارند، یا کسی که دچار بحران میانسالی شده است، یا کسی که به دلیل مرگ شخص دیگری دچار افسردگی شده است، یا فردی که از اضطراب ناشی از ایجاد تغییر در زندگی رنج می برد، کمک کرد؟ این مشکلات و بسیاری از مشکلات رفتاری و هیجانی دیگر معمولا به روانشناسان، روانپزشکان، مددکاران اجتماعی بالینی یا سایر متخصصان بهداشت روان ارجاع می شود. با این حال، در سالهای اخیر حرکت روبهرشدی در سراسر جهان در بین افرادی که دارای مدرک تحصیلات تکمیلی در فلسفه هستند، به وجود آمده است تا آموزش و مهارتهای فلسفی خود را در کمک به دیگران برای حل مشکلات زندگی خود به کار گیرند. اما آیا هدایت فلسفه در خارج از کلاس و ورود آن به صحنۀ زندگی ایدۀ خوبی است؟ آیا میتوان از طریق آشتی دادن محتویات فلسفی با روشها و فنون درمانی روانشناختی، مسائل رفتاری و هیجانی مراجعان را حلوفصل کرد؟ آیا فلاسفه، توانایی رسیدگی به همه یا برخی از مشکلات هیجانی و رفتاری را دارند که در متن زندگی افراد به وجود میآیند، یا بهتر است این موارد همچنان به عهدۀ افرادی باشد که در زمینۀ مشاوره، روانشناسی و رواندرمانی آموزش دیدهاند؟ این مجموعه با ارائة مجموعهای متنوع و متضاد از قرائتهای تألیف شده از سوی فیلسوفان، مشاوران فلسفی و روانشناسان برجسته، به دقت ماهیت مشاوره یا عمل فلسفی و رابطة آن با مشاوره، روانشناسی و رواندرمانی را مورد بررسی قرار میدهد. هدف این مجموعه، ایجاد تأملی منطقیتر و حساسیت و گشودگی بیشتر نسبت به سهم بالقوة کاربست فلسفی در حوزة مشاوره و رواندرمانی است. این کتاب برای تمام دانشجویان، معلمان، دانش پژوهان و دست اندرکاران فلسفه، مشاوره یا رواندرمانی در نظر گرفته شده است و همچنین کسانی که علاقهمند هستند دربارۀ مشاوره یا کاربست فلسفی اطلاعات بیشتری کسب کنند.