پدیده سالمند شدن جمعیت، واقعیتی جهانی و دستاورد رشد و توسعه جوامع است که مانند تمامی دگرگونیهای همبسته با توسعه، علاوه بر پیامدهای مثبت ممکن است مشکلاتی را نیز در پی داشته باشد. اگر به این بیندیشیم که سالمندان قشری با نیازهای ویژهاند که برای خدمترسانی به آنان باید پیشاپیش ابزارهای لازم را فراهم ساخت، لزوم کاربرد مدیریت آیندهنگر در امور سالمندی بیش از پیش روشن میشود. یکی از کمبودهای اساسی در این زمینه، فقدان نیروی انسانی کارآزموده و آماده برای پاسخگویی به نیازهای سلامت سالمندان در ابعاد مختلف جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی است. در حفظ سلامت سالمندان، در درجه اول پیشگیری و در مرحله بعد تشخیص و درمان زودرس بیماریها از اصول پایه به شمار میآیند. اغلب بیماریهای شایع این دوره ماهیتی مزمن و پیشرونده دارند، و در واقع، مونس فرد در چندین دهه از عمر او میشوند؛ از این رو، اصول درمان و مداوای آنها متفاوت بوده و توانبخشی در آن نقشی برجسته دارد. بیماریها و اختلالات دوره سالمندی تحت کنترل در نمیآیند، مگر آنکه تیم مراقبت مرکب از اعضای رشتههای پزشکی، پرستاری و توانبخشی با همکاری و ارتباط نزدیک با یکدیگر عمل کرده و مراقبتی همه جانبه و مستمر را به سالمند ارائه کنند. از طرفی سالمندی دورهای است انباشته از استرسهای گوناگون، اغلب با ماهیتی منفی، که انطباق با آنها کار چندان ساده ای نیست و از سر گذراندن آنها ممکن است به مهارتهای ویژهای نیاز داشته باشد. اقدام فوق نوید دهنده آن است که متخصصان روانپزشکی، از این پس، برای پاسخگویی به نیازهای سلامت روان سالمندان آمادگی و مهارت بیشتری خواهند داشت.