کرک جی. اشنایدر و اورا تی کروگ در کتاب درمان هستی گرا انسان مدار در مورد تاریخچه، تئوری و عمل این بیان متمایز آمریکایی از درمان وجودی بحث می کنند. درمان اگزیستانسیال - انسان گرایانه میراث فلسفی اگزیستانسیال اروپایی خودکاوی، مبارزه و مسئولیت را با سنت آمریکایی خودانگیختگی، خوش بینی و عملی بودن پیوند می دهد. برخلاف شهرت رایج آن به عنوان یک شکل صرفا فکری درمان، این رویکرد نه تنها بر مفاهیم آزادی و مسئولیت، بلکه بر تأمل تجربی تأکید دارد، که در آن مراجع مشکلات خود را در جلسه از طریق فرآیند بررسی احساسات عاطفی و بدنی خود تجربه میکنند. هدف این درمان کمک به مراجعین است که خود را از محدودیتهای تحمیلی خود رها کنند و به درک عمیقتری از اهداف واقعی زندگی خود برسند، در مقابل اهداف تحمیل شده توسط دیگران یا احساس سفت و سخت از خود. این رویکرد، که به طور فزایندهای یکپارچهتر میشود، در طیف گستردهای از تنظیمات و جمعیتهای تشخیصی قابل استفاده است و به دلیل تأکید آن بر عوامل زمینهای کلیدی، به طور فزایندهای بر حرفه درمانی به عنوان یک کل تأثیرگذار است.