در بخشی از کتاب آمده است: "بوروکراسی و نظم کنونی سازمان های اداری عمر دویست سیصد ساله دارند و در دوره های قدیم وجود نداشته اند. سازمان هایی مثل آموزش و پرورش و مالیه و حتی نیروهای نظامی و انتظامی نیز متعلق به دنیای جدیدند. لشکر و باج و خراج و داروغگی و فضا و مدرسه در سابق بوده است اما اینها به سازمان ثابت داشته اند و نه همیشه از قوانین و دستورالعمل های مدون پیروی می کرده اند بلکه بیشتر از رسم ثابتی پیروی می کرده اند که مورد قبول و عمل نسل های پی در پی مردمان بوده است. حکومت ها و شاهان و امیران و وزیران هم نه می توانسته اند نظم جاری را بر هم زنند و نه سودای آن را داشته اند. جامعه قدیم نظم و قانونی شبه طبیعی داشت که با پیش آمد تجدد برهم خورد و از اعتبار افتاد؛ زیرا چیزی که ضامن آن نظم بود از مدار اصلی نظارت بر زندگی و حفظ روابط و مناسبات مردمان خارج شد. در تجدد جامعه خودبنیاد به وجود آمد و آدمیان به خود واگذاشته شدند و می بایست اداره زندگی را خود به عهده گیرند و سلامت آن را ضمان شوند."