ماجرا از این قرار است که: در زمان های قدیم، در روستایی از چین باستان دختری به نام مولان به همراه پدر و مادرش زندگی می کرد، پدرش فاژو که در جوانی سرباز بسیار شجاع و مشهوری بوده، اکنون پیرمردی است که قدرت کار کردن و جنگیدن ندارد. بعد از سالهای زیادی که کشور چین در صلح و آرامش بوده اکنون از قصر خبر می رسد که شان-یو و هانز به چین حمله کرده اند و از هر خانواده یک مرد باید در ارتش ملی حضور یابد، مولان که می داند پدرش پیر و ناتوان است از شنیدن این خبر بسیار ناراحت می شود، ناگهان فکری به ذهنش می رسد. او مدارک سربازی پدرش را بر می دارد و زره ی او را می پوشد و با اسب پدر شبانه به سمت اردوگاه ارتش سلطنتی حرکت می کند، روز اول به طور اتفاقی در دعوای سه سرباز تازه وارد درگیر می شود ولی به سختی خود را نجات می دهد و رازش فاش نمی شود، او به همراه بقیه سربازها برای تمرینات سخت به کوهستان می رود، با شروع جنگ بعد از اندک زمانی ارتش اصلی چین از بین می رود؛ اما مولان به طرز معجزه آسایی باعث نجات کشورش می شود… درکتاب مولان این داستان مهیج به همراه تصاویر زیبا برای کودکان و نوجوانان ارائه شده تا بر جذابیت داستان بیفزاید.