آن چه در این مجموعه آمده، قطعات پراکنده یی ست که در طول سالیان دراز و در فرصت های مختلف به فارسی برگردانده شده است. آن گاه که سخن از یک دوره ی سی ساله ی کار مطبوعاتی پیش می آید، جوان کتابخوان امروزی که صفحات هنر و اندیشه ی مطبوعات کنونی را حتا به عنوان یک «حداقل» هم نمی پذیرد، به هیچ روی نمی تواند وضع مطبوعات را در سال های آغاز آن دوره در نظر آورد. در واقع، سی سال پیش از تاریخ این یادداشت به وجود آوردن یک نشریه ی ملی کاری به تمام معنا «ناممکن» بود. این چنین نشریه یی یا می بایست متکی به گروهی خواننده ی علاقه مند باشد تا بتواند با تعادل هزینه و درآمدش، انتشار یابد؛ که چنین «خواننده گانی» وجود نداشت. یا می بایست به سرمایه یی متکی باشد و از زیان مالی نهراسد تا به تدریج بتواند خواننده گانی برای خود دست و پا کند؛ که چنین سرمایه یی در اختیار نبود. به عبارت دیگر: آن را که شور و هدف بود وسیله نبود و آن را که وسیله بود غم فرهنگ و هنر نبود. مسأله ی دیگر این بود که ما جوانان آن روز تجربه یی هم در کار خود نداشتیم؛ که آن را که تجربه یی داشت، سرمایه ها و سیاست ها پیشاپیش به بذل مال خریده بودند. گمنامانی بودیم که سرمایه و پشتیبان مان تلاش خودمان بود. به جایی راه مان نمی دادند و حرف مان را نمی شنیدند یا به ریشخندمان می گرفتند. پس راه چاره منحصر به فرد بود: نخست به وجود آوردن نشریه یی و پس از آن گرد آوردن خواننده گانی. اما نکته این بود که عرضه ی شعر و ادبیات انقلابی ما تنها در نشریه یی امکان داشت که پیشاپیش در جامعه گروهی خواننده بر خود گرد آورده باشد.