این کتاب دارای چهار بخش اصلی است که هر بخش آن شامل دو فصل میباشد. این کتاب از مباحث کشف، ارزیابی و افزایش هوش هیجانی تا تأثیر آن در محل کار و خانواده سخن به میان میآورد. روش اصلی این کتاب، طرح داستانهایی در موضوعات این کتاب است که خواننده را در فهم بیشتر مطالب یاری میرساند. هر روز شاهد آنیم که افراد و اشخاصی بسیار باهوش، تحصیلکرده، کتابخوانده و صاحبنظر در خال دست و پنجه نرمکردن با شغل یا زندگی شخصی، اجتماعی یا خانوادگی خود هستند. درحالیکه افرادی با میزان IQ و تحصیلات کمتر، گوی سبقت را از همگان ربودهاند. چرا؟ این کتاب دارای چهار بخش اصلی است که هر بخش آن شامل دو فصل میباشد. این کتاب از مباحث کشف، ارزیابی و افزایش هوش هیجانی تا تأثیر آن در محل کار و خانواده سخن به میان میآورد. روش اصلی این کتاب، طرح داستانهایی در موضوعات این کتاب است که خواننده را در فهم بیشتر مطالب یاری میرساند. مفهوم هوش هیجانی توضیح میدهد که چرا دو فرد با IQ مساوی، میتوانند به سطوح کاملا متفاوتی از پیشرفت و خوشبختی برسند. تا به حال هیچگونه ارتباط مستقیمی میان IQ و EQمشاهده نشده است. به عنوان مثال، IQ پایین فردی که مثلا در اثر حادثهای غیر قابل برگشت، نظی آسیب مغزی در تولد، شکل گرفته باشد، قابل برگشت، اصلاح یا تغییر نیست. شما با یادگیری بیشتر یا افزایش معلومات یا محفوظات ذهنی خود، باهوشتر نمیشوید. این در حالیست که هوش هیجانی یا EQ مهارتی انعطافپذیر و قابل تغییر است که هم قابل آموزشدادن است و هم قابل آموختن. در حالت کلی، مغز ما ساخته شده از EQ، IQ و شخصیت ماست. شخصیت، آخرین قطعه این پازل است. شخصیت، سبکی است که هر یک از ما را تعریف میکند و حاصل اولویتها و سلایق ماست. این نکته حایز اهمیت است که شخصیت تغییر نمیکند و هوش هیجانی ما وابسته به شخصیت ما نیست. بهترین روش برای بدستآوردن تصویری کامل از فرد، اندازهگیری و ارزیابی IQ به همراه EQ و شخصیت است.