در کتاب راز رابطهها: با خویشتن، جهان هستی، دیگران، با کمک علی ناظم پور، پی میبریم که سرچشمهی تمام مشکلات عدم توانایی در برقراری ارتباط پویا و خلاق است. برای ادامهی حیات مجبوریم نه تنها با کوچکترین موجودات ذرهبینی از جمله سلولهای بدن ارتباط برقرار کنیم، بلکه تماس مستقیم ما با حیوانات، انسانها، گیاهان، کوه و دشت ضروری است. طبیعت به گونهای تنظیم شده که ما را به دو نیمه تقسیم کرده است و در قالب زن و مرد معنا مییابیم. برای ادامهی حیات باید با نیمهی دیگر خود ارتباط برقرار کنیم تا به شادابی و تداوم دست یابیم. برای رسیدن به احساس عاشقانه، پشتیبانی عاطفی و تولید مثل فقط با جستجوی نیمهی مکمل خود قادر به زندگی شاد هستیم. در کتاب راز رابطهها میخوانیم که برای فرار از تنهایی، برقراری ارتباط با دوست، اعضای خانواده و گروههای اجتماعی از ضروریات است. رایانهی ما در هر لحظه هزاران موج ارتباطی به پدیدههای دور و نزدیک میفرستد. این امواج در ارتباط دائم با نوسانات اینترنت بزرگ دنیای هستی هستند. هدف اصلی این موجها و تشعشعات مغزی، هموار نمودن مسیر برای برقراری رابطه و حل مشکل ارتباطی ما است. با فکر کردن و نیت شفاف، پاسخ مشکل خود با یک دوست را، ضمن تماس تلفنی و احوالپرسی از او پیدا میکنیم. با ذهن هوشیار پیوسته در حال تحقیق و بررسی حل روابط هستیم. کشفیات انسان در تمام رشتهها از جمله خلق ورزشهای گوناگون و روشهای آرامشبخش همچون «تمرکز» در قالب رابطهها انجام گرفته است. برای مثال، در ورزش، ما نیاز درونی خود برای سرگرمی و احساس موفقیت را در سلسله مراتب روابط بین افراد و گروهها به واقعیت میرسانیم. یک فرد ورزشکار نه تنها برای رضایت خود، بلکه برای جلب توجه تماشاچیان علاقهمند به مهارت او، برای موفقیت بیشتر تمرین روزانه میکند.