شمال شرق فارس در آتش ترجمهٔ مجموعهای از گزارشهای برجایمانده از عملیات پلیس جنوب بر ضدّ عشایر چهارراهی و لشنی در سالهای پایانی جنگ اوّل جهانی است. این گزارشها را تقریبا میتوان به سه بخش تقسیم کرد: یک طرح عملیاتی در توضیح عملیات پیشرو، مرحلهٔ اوّل این عملیات در پاییز 1917 م/1335 هـ.ق و مرحلهٔ دوّم آن در بهار 1918/1336. در انتها نیز مجموعهای از اسناد و گزارشهای داخلی نیز که بیشتر جنبهٔ تظلّم و دادخواهی دارند، گردآمده و پیوست شدهاند. در بخشی از کتاب آمده است: " تدارکات برجای مانده از سال گذشته، کم آمده و بیشتر غله ای که می بایست کشت شود، مصرف گردیده است. فاخرالسلطنه و مشارالدوله در لشن نبوده اند و از این رو برای کشت بذری ارائه نشده است. هم ندارد و در بهار ۱۶ در حال حاضر لشنی ها عملا وابسته به تدارکاتی هستند که از نپریز برسد. پیش بینی می شود که در بهار امسال بیش از ۱۵٫۰۰۰ من محصولی نداشته باشند. از این رو ملاحظه می شود که جلگة لشن نمی تواند تدارکات مورد نیاز یک نیرو را ولو محدود و برای مدتی کوتاه، تأمین کند. این بار ستونهایی که در این جلگه وارد عمل می شوند باید برای تأمین غله و آرد مورد نیاز خود به صورتی کاملا مستقل از منابع محلی عمل کنند. یک ستون پانصد نفری، با اسب و قاطرهای خود باید بتوانند کاه مورد نیاز روزانه خود را از روستاهای لشن تأمین کند، البته به شرط آنکه قوای مزبور بیش از سه روز در یک جا باقی نماند. نقاط ذیل در اطراف لشن از لحاظ گردآوری تدارکات، نقاط مناسبی هستند: جاده ده بید - شیراز سعادت آباد. تدارکات گردآوری شده از ابرقو از طریق جاده دهبید- محل مناسبی برای یک انبار تدارکاتی خط مقدم ارسنجان، شهری با ۴۰۰۰ نفر جمعیت واقع در راه سعادت آباد به جلگه لشن در گزارش فارس آمده است: «از آنجا که این شهر بازار یک منطقه گسترده است، تدارکات فروان است.)"