از آنجاییکه تمام حرکات و فعالیتهای جسمی و عکسالعملهای احساسی ما حاصل فعالیتهای ذهنی ماست، یعنی حاصل پردازش اطلاعات و نتیجه تصمیمات پیچیده در ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه فضای ذهنی است که از طریق سلسله اعصاب مغزفرمانها آگاهانه. ناآگاهانه صادر و به تمام اعضاء بدن منتقل میشود، نظیر نفس کشیدن، دیدن، شنیدن، خوردن، حرف زدن، شادی و عصبانیت، عشق و نفرت و... تمام کتابهاییکه در زمینه اصول موفقیت کسب و کار، فروش و بازرگانی، آیین سخنوری، همسرداری، مدیریت موفق و خلاصه راه و رسم کامیابی و شاد زیستن، نوشته شده اند با نگرش و تمرکز بر فکر و اندیشه، تمرینات ذهنی و گفتاری و رفتاری همراه بوده است به همین دلیل ما در این کتاب با سبکی متفاوت به تعریفی از اندیشه و فکر و چگونگی شکل گرفتن آن که موجب پندارها، گفتارها و کردارهای نیک و بدمان میشود میپردازیم و سپس به افکار و اندیشهها، روشها و گامهای اجرایی و نظریاتی که موجب افزایش آگاهی و دانش، عشق به زیبایی زندگی یا عشقولوژی زندگانی میشود را بیان مینماییم. تفکر، اندیشه یا منطق و فلسفه، پندارها-گفتارها و کردارها در انسان چگونه بوجود میآید، نظام باورها، ارزشها و اعتقادات، و فرهنگ فردی و اجتماعی، بینش و جهانبینی هر فرد چگونه شکل گرفته است که امروزه صاحب چنین تفکر یا جهان بینی و شاهد چنین شخصیتی با دیدگاه منحصر به فرد از خود شده است؟ و از چنین پنجرهای به محیط و جامعه اطراف خود مینگرد برای پاسخ دادن به این سوال لازم است مطالعهای عمیق از زمان ماقبل تولد خود یعنی وراثت و بعد آن یعنی مسیر رشد و تکامل در شرایط و محیط زندگی خود داشته باشیم. در کدام خانواده، کدام کشور و منطقه جغرافیایی، با چه فرهنگ و اقتصادی پرورش یافتهاید چه آموزشهایی درکدام مدرسه و دانشگاهی زیر نظر چه کسانی بصورت تئوری و عملی آموخته اید. الگوهای کودکی و بزرگسالی شخصیتی و ذهنی شما چه کسانی با چه ایدئولوژیهایی و درچه شرایطی بوده اند و... درکودکی چه رویاهایی در سر میپرورانده اید (عوامل موثر وراثت و محیطهای رشد).؟ پاسخ: در بدو تولد اطلاعات شخصیتی موروثیای به نام ژن از اجداد و پدر و مادرمان به ما منتقل میشود. این عوامل اساس ساختار فیزیولوژیکی و شخصیتی ما و جزء لاینفک ظاهر و باطن ما تلقی میشود (جبر مطلق) حال در مسیر رشد و تکامل، اطلاعات تکمیلی را توسط حواس پنجگانه، از اطرافیانمان نظیر پدر مادر، معلمان اقوام دوستان، مدرسه، محیط زندگی و عوامل بیرونی که در اینجا شیئ یا ابژکت (Objects) نامیده شده دریافت میکنیم یعنی آنچه دیده، شنیده، لمس کرده، چشیده، و بوییدهایم که بصورت موضوعات یا سوژههای (Subjects) مختلف تصویری، شنیداری، مفهومی و درکی بصورت مفاهیم C,B,A و ترکیب ساختار یافته آنها یعنی AB,AC,BC,ABC,... و در مجموع، به صورت سیستم عامل تفکری در ذهن یا حافظهمان به نام مبانی تفکر و باورها ثبت و ضبط نمودهایم که همان اندیشه یا فکر (Think) ماست که از ترکیب آنها تفکر ما حاصل میشود (Think of Think) که بصورت فرمانها، دستورالعملها و شیوه نامههای روتین یا آلگوریتمهای ذهن نا خودآگاهمان در آمده است، و بصورت خودکار در شرایط مختلف اجرا میشود و اجرای آنها بستگی به نیاز مقطعیمان دارد بعضی از آنها علائم ذهنی وفرمانهای عملیاتی و خودکارند نظیرعلائم حیاتی تنفس، ضربان قلب، دمای بدن و... که تحت امر ضمیر نا خودآگاه درست انجام میشود مگر اشکالی در جسم و ذهن وجود داشته باشد. ولی بعضی از آنها هوشیارانه و یا بعضا ترکیبی اجرا میگردد نظیر نوشیدن، پوشیدن، خوردن بازی کردن، آموختن، کار و فعالیت، گریستن و خندیدن، ورزش کردن، دعوا کردن احترام گذاشتن، رقصیدن، جنگیدن، بخشیدن، دزدیدن، ریسک کردن، آوازخواندن، عبادت کردن، ماجراجویی، اختراع و خلاصه گذراندن نقشه راه و طول و عرض مسیر زندگانی و مجموعه آنها یعنی ترکیب و ترتیب این سوژهها نظیرکلمات، جملات، واژهها و اصطلاحات آموخته شده که بکار میبریم همه آنها راهبرد فکری شخصیت ما و نحوه اندیشه و تفکر ما را بوجود میآورد که غالبا "تئوری عملکرد ما را تشکیل میدهند. ظرفیت ذهنی خودآگاه بسیار بیشتر از ظرفیت ضمیر ناخودآگاه است؟