در سالهای اخیر، ریسک به جنبه مرکزی تحلیلها در یک گستره بزرگ رشتههای علوم اجتماعی تبدیل شده است. اهمیت مطالعه حاضر هیزل کمشال در رابطهای است که او بین ریسک و بازسازی شکل رفاه اجتماعی تشخیص داده است. فصل اول کتاب او که از بیشتر آثار تئوری جاری گرفته شده، مقدمهای با ساختار خوب را در مورد جامعه ریسکپذیر و نگاهی کلی بر مفاهیم آن در سیاست اجتماعی، ارائه میدهد. بحث ویژه او این است که ریسک یک نیاز جایگزین است به عنوان اصل مرکزی تشکیل سیاست اجتماعی و توزیع رفاه اجتماعی. او بحث خود را در فصلهای بعدی در رابطه با بخشهای متعدد رفاه اجتماعی مانند: سلامت، حفاظت از کودکان، مراقبت از افراد مسن، و فراهم کردن سلامت روانی تشریح میکند، و در این فصول او «قرار گرفتن اکثریت استفادهکنندگان از سلامت روانی را که از طریق انزوای اجتماعی، نادیده شدن و فراموش شدن در معرض ریسک هستند» را با «مقررات شدید و نظارت بر یک اقلیت با ریسک بالا که فرضا تهدید مهمی بر امنیت عمومی دارند» مقایسه میکند.