بحث مکتبهای ادبی در سال های اخیر به یکی از ابعاد مهم پژوهش در رشته دانشگاهی ادبیات فارسی تبدیل شده است. سالانه کتابها، پایان نامه ها و مقالات پژوهشی فراوانی نوشته می شود که در آنها ویژگی های یکی از مکاتب ادبی و هنری غربی بر آثاری از ادبیات فارسی تطبیق داده میشود و با دوره و جریانی از ادبیات فارسی بر اساس اصول بعضی مکاتب ادبی تحلیل می گردد؛ بنابراین می توان گفت ادبیات معاصر ایران عمدتا از طریق کاربست ساختار مکتبهای ادبی غرب شناخته و مفهوم سازی شده است. بر این اساس برخی از جریان های ادبیات فارسی از منظر مکاتبی همچون «رمانتیسم»، «سمبولیسم»، «رئالیسم»، «ناتورالیسم» و دیگر مکتبهای ادبی درک و تبیین شده و در نتیجه درک و دریافتی که از ادبیات معاصر شکل گرفته، در پیوند با مفهوم سازی های مکتبهای ادبی است. این کتاب با بررسی و تحلیل دقیق هر یک از مکتبهای ادبی، سعی در ارائه تصویری روشن از مبانی و ماهیت این مکتب ها داشته تا تفاوت درک و دریافت این مکاتب در ایران و تقلیل گرایی و برداشتهای بعضا نادرستی که در درک این مکتبها صورت گرفته است روشن گردد. در مرحله بعد، کاریست هر یک از این مکاتب در جریان شناسی شعر و ادبیات معاصر با نگاهی انتقادی تحلیل و بررسی شده است و در پایان نیز آسیب های کاربست مکتبهای ادبی غرب به عنوان تنها روش و ابزار شناخت ادبیات معاصر فارسی تحلیل و پیشنهادهایی راهبردی ارائه شده است. کتاب از فصول زیر تشکیل شده است: مقدمه فصل اول: گفتمانشناسی انتقادی دلایل کاربست مکاتب ادبی غربی در تفسیر ادبیات معاصر فصل دوم: تحلیل کتابهای ادبیات معاصر از منظر نقد مکتبی فصل سوم: تحلیل انتقادی کاربست مکتب «رمانتیسم» در ادبیات فارسی فصل چهارم: تحلیل انتقادی کاربست مکتب رئالیسم در ادبیات فارسی فصل پنجم: تحلیل انتقادی کاربست مکتب سوررئالیسم در ادبیات ایران فصل ششم: تحلیل انتقادی کاربست مکتب سمبولیسم در ادبیات معاصر فصل هفتم: ارائۀ مدلی از جریانشناسی ادبیات