در کتاب حاضر، در بخش نخست، شرح زندگی "شمس تبریزی" از دوران کودکی تا آغاز سیر و سیاحت و سرانجام دیدار با مولانا بازگو شده است. بخش بعدی نیز به تبیین و تنظیم اصول افکار و خطوط اصلی مقالات و به تعبیر "اندیشههای ثابت" وی اختصاص دارد که در آن مضامینی چون عشق، سماع، اخلاقیات، مرگاندیشی شرح و بسط یافته است. برای نمونه در باب مبحث "عشق" از دیدگاه شمس در کتاب عنوان شده است: "مضمون اساسی عرفان یعنی عشق، پایه و اساس اصلی تعالیم و تصوف شمس تبریزی است. شمس ... ضمن این که منشأ و سرچشمهی جوشان عشق را وجود حضرت باری میداند، این نکته را نیز یادآوری میکند که بدون کشش و عنایت خداوند نمیتوان به او عشق ورزید. از آن جا که مبدأ و منشأ عشق خالق کاینات است بنابراین گوهر عشق قدیم، حال آن که آدمی حادث است؛ اما همین حادث به برکت عشق میتواند از آلایش حسی رهایی یابد و موفق به رویت حق شود".