اقتصاددانان خارج از حلقهی نیاوران و علمای علوم اجتماعی که در چند دههی پایانی قرن 1300 خورشیدی به کار فکری مشغول بودهاند، همواره بر گوناگون بودن فرمهای سرمایهداری در زمانهی قدرت بلامنازع نئولیبرالیسم تأکید داشته و دارند. اینکه سرمایهداری آمریکایی، سرمایهداری چینی، سرمایهداری روسی، سرمایهداری ایرانی و ... تفاوتهای بسیاری دارند و هرکدام برای ساختار سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خودشان طراحی و اجرا شدهاند. سرمایهداری رفاقتی یا همان سرمایهداری رانتی، یکی از اشکال محبوب سرمایهداری در قرن بیستویک است که به دلیل ساختار فاسد حکمرانی در کشورهای خاورمیانه، بهخوبی اجراشده و البته همچنان نیز درحال اجراست! کتاب «سرمایهداری رفاقتی در خاورمیانه» مجموعهای از مقالههای چند پژوهشگر و تحلیلگر معاصر است که بهخوبی نشان دادهاند چهگونه ارتباطات ساختار قدرت با صاحبان سرمایه منجر به شکلگیری فرمی از سرمایهداری شده که بر پایهی منافع صددرصدی سرمایهدار و حکمرانان، همهی نابسامانیها و فشارها را بر سر اقشار مختلف مردم و بهخاصه فرودستان آوار کرده است. نوشتههای تجمیعشده در این کتاب با زیر نظر گرفتن اتفاقات منجر به انقلابهای بهار عربی، توضیح میدهد که این سرمایهداری رفاقتی با حجم عظیم رانتخواران حاضر در میدان، هیچ نشانی از توسعه و منفعت عمومی را در خود نداشته و درنهایت به فروپاشی منجر میشود.