"زمستان فصل مردن نیست" با نگاهی به زندگی زنان آسیب دیده اجتماعی به نگارش درآمده و داستان درگیری چند زن در موقعیت های اجتماعی متفاوت را با یکدیگر روایت می کند. در بخشی از این کتاب خواهید خواند: لحنش بوی موافقت نمی دهد و من دیگر ادامه نمی دهم. نمی گویم فکر می کنم همه ی آدم ها دهکده های خودشان را دارند و هر قدر توی دهکده، آدم مهمی باشند، زندگی شان پیچیده تر است. نمی گویم به آدم هایی که صبح با فکر برنامه ی کارهای امروز از خواب بیدار می شوند و شب با مرور کارهای فردا به خواب می روند نباید زیاد سخت گرفت. در عوض می گویم: «ممنون که اومدی دنبالم رسول. هر چند که آخرش نفهمیدم دقیقا چی کارم داشتی؟»