به سبد افزوده شد

مشاهده سبد خرید

آلبوم موسیقی سروا Sarva

گروه بندی: موسیقی

95,000تومان
موجودنیست!
  • بازدید: 576 بار
  • تاریخ آپدیت: ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۱۱:۰۳

معرفی آلبوم موسیقی سروا

درباره‌ی این اثر، به قلم محمدرضا فیاض می‌خوانیم:«سنتورنوازی آریا از خصلت ممتاز دیگری هم برخوردار است که سبب می‌شود این مجموعه، به خصوص قسمت شوشتری آن، از سایر نمونه‌های تک‌نوازی دستگاهی این زمانه متمایز شود: قدرت روایتگری و توانایی نوعی داستان پردازی. اگرچه اظهار نظر درمورد خصوصیات روایتگرانه‌ی موسیقی دستگاهی در دوره‌ی قاجار تا حد ناممکن دشوار است، اما دست‌کم از دوره‌ی «گلها» می‌توان گرایش به نوعی روایتگری را در ساز برخی برجسته‌ترین استادان این دوره تعقیب کرد؛ تک‌نوازی‌های عبادی، شهناز، کسایی و غیره، در متن زمانه‌ای به شدت تحت تأثیر ادبیات و با حس‌وحال رمانتیک که من فردی هنرمند مدام در آن می‌بالید و بال‌وپر می‌گرفت، داستان‌واره‌های ماندگاری را پدید آورده‌اند که حتی امروز هم از اقبال فراوانی برخوردارند. از اواخر دهه‌ی پنجاه و به خصوص در طول دهه‌ی شصت با ورود نیرومند نمایندگان مکتب حفظ‌ و اشاعه به صحنه، به خصوص سه چهره‌ی نمایان آن یعنی مشکاتیان، علیزاده و لطفی، هم کیفیت داستان‌پردازی، و هم موضوع داستان تغییر کرد. نه فقط درون‌مایه، بلکه شیوه‌ی داستان‌سرایی این سه استاد بلند‌آوازه هم بسیار متمایز بوده است: در حالی که مشکاتیان و علیزاده با خلق چند قطعه‌ی محوری، ابتدا ستون‌های اصلی داستان را بنا می‌کردند و الباقی موسیقی عمدتا عبارت بوده از نحوه‌ی اتصال این ستون‌ها به یکدیگر، لطفی بیشتر به یکدستی کلی و روند پیوسته‌ی داستان‌واره‌ی خود در آمیختگی با حس آنیت اجرا توجه نشان می‌داد. به علاوه این سه تن، سه نوع شخصیت متفاوت، به تعبیری سه پرسنای متفاوت پدید آوردند که به خصوص به خاطر موفقیت‌شان، عملا به الگوی شخصیت پردازی برای نسل‌ بعد بدل شد. آریا محافظ با آن‌که در نحوه‌ی داستان‌سرایی‌اش بسیار تحت تأثیر محمدرضا لطفی است، اما سرانجام موفق شده پرسنای متفاوتی را در صحنه‌ی موسیقی ایران بپردازد؛ آریا نه یک سرمست شیدایی است، نه فریادواره‌ی جوانی و عصیان است، و نه یک قلندر خروشان. هنرمندی است سنجیده‌گو که برکنار از هیجان و جوزدگی‌های متعارف، به استحکام زمان‌بندی داستانش و تمرکز روی روند پیشبرد موضوعات آن می‌پردازد. پرسنای تازه‌وارد موسیقی دستگاهی طمأنینه و تأمل را مجسم می‌کند؛ وقار حتی در بی‌قرارانه ترین آرزومندی‌ها.»