کتاب «نفرت و بیزرای» رمانی نوشته «اوراسیو کاستانیوس مویا» است که اولین بار در سال 1997 انتشار یافت. راوی داستان، «ادگاردو وگا»، برای اولین بار در هجده سال گذشته به «سن سالوادور» بازمی گردد و هیچ احساسی از نوستالژی را تجربه نمی کند. او در یک میخانه، با «مویا» (نسخه ای خیالی از خود نویسنده) آشنا می شود و مکالمه ای میان آن ها شکل می گیرد. «وگا» از همه چیز در کشور انتقاد می کند، از جمله سیستم حمل و نقل، نهادهای تحصیلات عالی، غذاها، آب و هوا، و حتی وضعیت ژورنالیسم در آن؛ مردم به ادبیات یا تاریخ اهمیت نمی دهند، سیاستمداران بی تفاوت هستند، و حتی پزشک ها فاسدند. «وگا» تقریبا از تمام جنبه های زندگی در «سن سالوادور» بیزار است اما با این وجود، به کشور بازگشته تا خانه مادرش (که به تازگی از دنیا رفته) را بفروشد.