"بینشی نادر و جذاب از حلقه درونی هیتلر" - راجر مورهاوس، نویسنده کتاب کشتن هیتلر "آخرین اثر منتشر نشده یک نازی با هر اهمیتی "- ساندی تلگراف کریستا شرودر بهعنوان منشی پیشوا در طول دوران رایش سوم، کاملا در موقعیتی قرار داشت که اعمال و رفتار هیتلر و مهمترین چهرههای اطراف او را مشاهده کند. خاطرات شرودر در ارائه بینشهای شگفتانگیزی کوتاهی نمیکند: او به رفتارهای بورژوازی، پرهیزکاری شدید و نوسانات خلقی او اشاره میکند. در واقع، چند ماه پس از اینکه مرتکب این اشتباه شد که هیتلر بارها و بارها با او مخالفت کرد، او را طرد کرد. علاوه بر تصویری که او از هیتلر به تصویر می کشد، حکایات روشنگرانه ای درباره نزدیک ترین همکاران هیتلر نیز وجود دارد. به عنوان مثال، او به یاد می آورد که رابطه بین مارتین بورمن و برادرش آلبرت (که در کارکنان شخصی هیتلر بود) آنقدر بد بود که آن دو فقط از طریق آجودان مربوطه با یکدیگر ارتباط برقرار می کردند - حتی اگر در یک اتاق بودند. همچنین زندگی شخصی عجیب و جنون والتر داره، وزیر رایش، روشن است. شرودر ادعا می کند که از وحشت رژیم نازی چیزی نمی داند. هیچ چیزی از حس چشمانداز یا همان چیزی که در خاطرات منشی دیگر هیتلر، ترادل یونگ مییابیم، وجود ندارد - که به این نتیجه رسید که «باید میدانستیم». لحنی که در خاطرات شرودر وجود دارد، لحنی تلخ است. این بدون شک یکی از مهمترین منابع اولیه دوران پیش از جنگ و زمان جنگ است. کریستا شرودر در مجموع دوازده سال منشی شخصی هیتلر بود. او تا زمان خودکشی او در آوریل 1945 به عنوان منشی او کار می کرد و در Wolfsschanze در نزدیکی Rastenburg زندگی می کرد. خاطرات او Er War Mein Chef اولین بار در سال 1985، یک سال پس از مرگ او در مونیخ در سن 76 سالگی منتشر شد.