این رمان، که نخستین بررسی صحنههایی از زندگی شهرستان(کمدی انسانی) است، بنیان اصیل و بدیعی دارد.داستان به شکل دو نامه عرضه میشود:یکی از این نامه ها، که نامه ی بلندی است و تقریبا تمام رمان را میگیرد، اعترافنامه کنت فلیکس دو واندنس (خطاب به کنتس ناتالی دو مانرویل است.نامه دیگر که چهار پنج صفحه است جواب کنتس را تشکیل میدهد.این دو قهرمان در آستانه ازدواج با یکدیگرند، اما مادام دو مانرویل، که نامزدش را دستخوش خیالها و رویاهای دور و دراز و ناگهانی میبیند، علت این امر را از او میپرسد. فلیکس دو واندنس با شرح زندگیاش به این سوال جواب میدهد.ویکنت دو واندنس جوان، که با خشونت و محروم از محبت بزرگ شده است، به مجلس میهمانی که به افتحار دو دانگولم ترتیب داده شده است، میرود. بانوی بسیار زیبایی در گوشهای از سالن در کنارش مینشیند. نوجوان که مجذوب شده است،به او ابراز علاقه می کند.