سیری در شعر فارسی جز بررسی کوتاه سریعی از تحول شعر فارسی و شیوه های گذشته آن نیست و البته محدودیت مجال هم در حال حاضر چیزی بیش از این را اقتضا نمی تواند داشت؛ اما با سیری در نثر فارسی که باید به زودی این نگره محدود را دنبال و کامل نماید. شاید این کتاب بتواند چیزی از سیمای گذشته ی ادبی ایران را در آنچه به زبان فارسی و ادوار اسلامی فرهنگ ایران ارتباط دارد طرح و ترسیم نماید. سیری در شعر فارسی تا وقتی از زندگانی شاعران و از اسباب و اغراضی که آنها در «صناعت شاعری» دارند نقشی روشن طرح ننماید البته ناتمام خواهد بود و پیداست که اهل هر گونه صناعت با قالب ها و افزارهای خویش کار می کند، در صناعت خویش اغراضی دارد و زندگی وی به نحوی با اغراض و با طرز کارش مربوط خواهد بود. در واقع با آنکه شعر فارسی در آنچه به قالب بیانی و افراز کار مربوط است و همچنین در اغراض معانی که قالب های بیانی ناظر به تحقق دادن آنهاست بیشتر اوقات از شعر عروضی عرب متأثر به نظر می رسد، بدون شک عوامل ناشی از تأثیر اقلیم و میراث سنت نیز در تحول و تکاملی آن نمی توانسته است بی اثر مانده باشد.