اساس پژوهش حاضر را منظومههای داستانی تا پایان قرن ششم،تشکیل می دهد. ادبیات هر قوم، دریچه ای برای شناخت خصوصیات، روحیات، آداب و رسوم و در نهایت فرهنگ آن قوم شمرده می شود؛ از این رو پژوهشهای ادبی می تواند وسیله ای برای شناخت عناصری باشد که در ساختار فرهنگ یک ملت دخالت دارند. شناخت این عناصر و بررسی زندگی اجتماعی مردم، علاوه بر کاربرد جامعه شناختی آن، غیرمستقیم به تحقیقات ادبی نیز یاری می رساند. به عبارت دیگر بعضا در متون ادبی کهن ما، جملهها، تعبیرها یا ابیاتی یافت می شوند که خالی از ابهام نیستند؛ آگاهی از یک موضوع تاریخی، اجتماعی یا یک رسم کهن، پرتوی از آگاهی بر آن متن می تاباند و به رفع ابهام از آن، یاری می دهد. همچنین شناخت آیین های اجتماعی و چگونگی برگزاری آنها می تواند در بازنمایی دقیق تر گونه های دیگر ادبی مانند ادبیات داستانی یا نمایشی به ویژه آنجا که زمینه تاریخی اجتماعی دارند، راهگشا باشد و برای فضاسازی بعضی صحنه ها، نحوه آرایش مکان، جایگاه افراد و… به هنرمندان کمک کند.