محمود اکبرزاده در کتاب مرد نخستین (زندگی نامهی داستانی پروفسور سید محمود حسابی) به سرگذشت این بزرگ مرد که فیزیکدان، سیاستمدار، نخستین رئیس دانشکده فنی دانشگاه تهران و بنیانگذار فیزیک دانشگاهی ایران بوده پرداخته است. پروفسور حسابی تحصیلات ابتدایی، متوسطه و دانشگاهی را در بیروت گذرانده و فارغالتحصیل در رشتههای ادبیات و علوم و راه و ساختمان است. مدتی نیز پزشکی خواند، ولی آن را رها کرد و به مطالعه نجوم، ریاضی و زیستشناسی پرداخت. سپس رشته مهندسی برق، مهندسی معدن و دکترای فیزیک را در دانشگاه سوربن به پایان برد. حسابی در سال 1306، به تهران بازگشت و با توجه به فقر فرهنگی کشور، در راه گسترش علوم و فنون جدید اقدامات قابل توجهی انجام داد. تأسیس دانشگاه تهران، دانشکده فنی و علوم، راه اندازی نخستین دستگاه رادیولوژی و ایجاد نخستین ایستگاه هواشناسی از کارهای اوست. دکتر حسابی پدر فیزیک ایران لقب دارد و یک بار نیز از سوی مجامع خارجی، به او عنوان مرد سال داده شده است. قطعا کسانی که در آن روز گرم بهاری، شیرینی تولدش را میخوردند، نمیدانستند که نام حسابی قرار است روزی در کنار همه کارهای ماندگارش، جاودانه شود. در نخستین روزهای اسفند سال 1281، در چهار راه معزالسلطنه تهران و در خانوادهای برجسته و سرشناس، کودکی به دنیا آمد که از همان ابتدا، دور و بریهایش را از هوش و استعداد سرشارش به تحیر وا میداشت. کودکی که بعدها در عرصه سیاست و علم و فرهنگ، مرد بزرگی شد و حالا قهرمان اثر محمود اکبرزاده است. اکبرزاده سرگذشت دکتر محمود حسابی را از دوران کودکی آغاز میکند. روزگاری که پدرش او و خانوادهاش را در پی رسیدن به زندگی بهتر، در فقر و تنگدستی در بیروت رها میکند و به ایران میرود. اما محمود، از همان ابتدا در مسیر آموختن قدم میگذارد و مدارج ترقی را پله پله طی میکند. یکی از بارزتین ویژگیهای کتاب «مرد نخستین»، بیان حالات و عواطف دکتر حسابی در کنار عقاید علمی و سیاسیاش است. توصیفاتی که این زندگینامه را به سبکی داستانی نزدیکتر کرده و علاوه بر نمایش وجوه دیگری از یک شخصیت برجسته علمی، کتاب را از افتادن در دام تاریخ نگاری صرف میرهاند. اثر حاضر شامل بخشهایی جذاب از ارتباط دکتر حسابی با دانشجویان ایرانی، دیدارش با شاه و نیز ملاقات با آلبرت انیشتین در سال 1325 است که یکی از فصلهای جذاب کتاب را شکل داده است.