از ابتدای انقلاب اسلامی، چه کسانی با چه نگرش هایی اقتصاد ایران را مدیریت کرده اند؟ در این مدت، مبنای اداره اقتصاد کشور چه بوده و چه عناصری در شکل دهی به آن تأثیرگذار بوده اند؟ نویسنده کتاب تلاش کرده است در گفتگو با مدیران و دست اندرکاران اقتصاد ایران در سال های پس از انقلاب، به کنه و نوع و شیوه تصمیم گیری مقامات سیاسی اقتصادی ایران دست پیدا کند. این کتاب، از چگونگی تکنوکرات شدن افرادی می گوید که بدون کوچکترین تجربه اجرایی و مدیریتی، اداره امور کشور را پس از انقلابی پرتلاطم در دست گرفتند. بعضی از این تصمیم سازان، به طور کلی اقتصاد غرب و شرق را قبول نداشتند و می خواستند اقتصاد اسلامی را جایگزین آن کنند، اقتصادی که مبنا و اصول آن هنوز برایشان ناشناخته بود.... این داستان اقتصاد ایران در دو دهه آغازین جمهوری اسلامی است.